به گزارش شهرآرانیوز؛ «چرا باید قرارداد اونا شبیه ما باشه؟» کمی خیره نگاهش میکنم و با تعجب میپرسم: «مگه قرار از حقوق و مزایای ما کم بشه و به حقوق و مزایای اونا اضافه بشه که برات مهمه؟» با تلخی میگوید: «حالا هرچی!» علت این ناراحتی و نقطه نظر منفی اش را نسبت به این اتفاق نمیفهمم.
البته کم نیستند از این جنس آدمهایی که با واگویه ها، نیتها و انرژیهای منفی برای دیگران نه تنها حال بقیه را میگیرند که حال و احوال خودشان را هم خراب میکنند؛ غافل از اینکه هرکنشی، واکنشی درپی دارد و هر انرژی منفی که آنها از خودشان منتشر میکنند، بازخوردی به همان شکل برای خودشان دارد.
موضوع به اتفاقی مربوط میشود که سالها پیش در مجموعه کاری دیگری تجربه کردم. همکارانم قراردادهای کاری متفاوتی باهم داشتند. این موضوع سبب اختلاف جزئی در دریافتیهای آنها شده بود و بالاخره پس از کلی پیگیری و این در و آن در زدن قرار شد قراردادهای همه یک شکل و دریافتیها یکسان و تبعیض موجود برطرف شود. اتفاقی که با بازخوردهای منفی برخی همکاران قدیمیتر روبه رو شده بود.
درحالی که قرار نبود از حقوق و مزایای یک طرف کم و به طرف دیگر اضافه شود. این مثال از جنس برخی اتفاقهای ناخوشایندی است که روزانه در اطرافمان میافتد. آدمهایی که نه تنها به دنبال ایجاد حس خوب در دیگران نیستند، حال خوش دیگران هم خوشحالشان نمیکند. موضوعی که میخواهیم امروز قدری درباره آن باهم حرف بزنیم و بی ارتباط با مناسبت امشب هم نیست؛ لیله الرغائب، شبی برای داشتن آرزوهای خوب برای خودمان و دیگران.
حتما برایتان پیش آمده است که با شخصی برخورد کنید یا وارد محیطی شوید و بدون آنکه بدانید چرا؟ حس خوبی از آن فرد یا محیط به شما منتقل شود. این احساس از نوع منفی آن هم وجود دارد. ما به همین حس میگوییم انرژی. اینکه این انرژی از کجا تراوش میکند موضوعی است که میخواهیم درباره آن صحبت کنیم.
اگر آدمی باشید که با آموزههای دینی زیاد سروکار دارید، بازهم به مقوله انرژی با انواع مختلفش برخورد کردهاید. «برای برآوردن حاجات با زبانی که گناه نکردهاید، دعا کنید.»، «شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند.»، «از گمان بد به دیگران بپرهیزید.»، «نیت خوب، پاداشی عین عمل خوب دارد.»، «اول همسایه، بعد اهل خانه.»، «از نفوس بد بپرهیزید و همیشه زبان به خیر باز کنید.» و «خوابتان را برای افراد منفی تعریف نکنید.»
اینها نمونههایی از توصیههای دینی هستند که همه اشاره مستقیم یا غیرمستقیمی به وجود انرژیهای پنهانی در زندگی مان دارند. آنچه ما نمیبینیم ولی بر زندگی مان اثرگذار است، مانند گمان بد که نه تنها ذهن و حس ما را نسبت به دیگران منفی میکند، بلکه انرژی منفی را هم به دیگران ازطرف ما منتقل خواهد کرد. برای همین ما ناخودآگاه نسبت به برخی افراد حس خوشایندی نداریم، هرچند دلیل آن را نمیدانیم.
باورش کمی سخت است که انرژیهای منفی تا آن اندازه بر روح و روان ما اثرگذار باشند که جسممان را هم درگیر کنند. جالب است بدانید، نتایج پژوهشهای میدانی بسیاری در سراسر دنیا نشان میدهد افراد خوش بین به طور معناداری کمتر خطر مرگ ومیر ناشی از برخی بیماریهای سخت را درک میکنند، مانند سکتههای مغزی، بیماریهای قلبی عروقی و سرطان ها. درحالی که افراد منفی بیشتر در خطر ابتلا به چنین بیماریهایی قرار میگیرند.
همچنین این پژوهشها نشان میدهد افراد خوش قلب که به دیگران عشق میورزند و سطح بالایی از همدلی و خوشبختی را نسبت به آنها دارند، اضطراب کمتری را در زندگی احساس میکنند. درمقابل بی تفاوتی و داشتن حس منفی نسبت به دیگران سبب میشود تا افراد کمتر احساس امنیت و آرامش کنند، در واقع این ذهنیت رقابتی و حسادت است که سبب استرس، اضطراب و افسردگی در آنها میشود و سلامت روانشان را به خطر میاندازد.
«آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند.» کافی است این مثل را برای همیشه به خاطر بسپارید. در برخورد با دیگران همیشه خودتان را به جای او بگذارید، آن طرف هرکسی که میخواهد باشد و با هر زاویه فکری و شخصیتی، اگر انجام کاری یا فکری را برای خودتان پسندیدید، برای او هم بپسندید وگرنه از آن بپرهیزید. برای نمونه دوست دارید دوستانتان نسبت به ارتقای شغلی یا مالی شما چه برخوردی داشته باشند؟ اگر ناخواسته مرتکب اشتباهی شدید آنها شما را چگونه قضاوت کنند؟ اگر گرفتار بیماری و مشکلی شدید، آنها چه چیزی را برای شما آرزو کنند؟
داشتن تفکر و احساس مثبت آموزهای است که معمولا ما از طریق آموزش غیرمستقیم از والدین و اطرافیان نزدیکمان فرا میگیریم، برای نمونه وقتی کودکی میبیند که مادر و پدرش در هرشرایطی، پنهان و آشکار، همواره درحق دیگران دعای خیر میکنند و برایشان آرزوی اتفاقهای مثبت دارند، یاد میگیرد که در برابر دیگران خوش قلب باشد.
وقتی این دیدن با انرژیهای مثبتی باشد که از والدینش و دیگران دریافت میکنند، درستی این موضوع هم در ذهنش تثبت خواهد شد، مانند اینکه همواره از دیگران دعای خیر برای والدینش میشنود. از آنجایی که این رفتارها اکتسابی است، حتی اگر ما وارث چنین اخلاقی از والدینمان هم نباشیم، بازهم میتوانیم با تمرین آنها را در خودمان نهادینه کنیم. در ادامه برخی از این تمرینها را باهم مرور میکنیم.
موقعیتهای چالش برانگیز و وجود موانع بخشی از زندگی ما هستند. ازاین رو باید یاد بگیریم وقتی با چنین موقعیتهایی روبه رو میشویم، سعی کنیم روی بخشهای خوب آن تمرکز کنیم، حتی اگر این قسمتهای خوب بسیار جزئی و کم اهمیت به نظر برسند، برای نمونه اگر برای کاری با فردی برنامه ریزی کردهایم و آن طرف قرارمان را به هم میزند به جای سرزنش کردن آن فرد به زمان آزادی فکر کنیم که میتوانیم آن را به کارهای بهتری اختصاص بدهیم. در چنین موقعیتهایی باید به خودمان بگوییم حتما در تأخیر انجام این کار خیریت و حکمتی وجود دارد که ما از آن غافل هستیم.
یاد بگیریم برای هرچیز کوچکی حتی اگر فرد مقابلمان موظف به انجام آن بوده است از او تشکر و قدردانی کنیم و به او یادآور شویم که وجودش مفید و مؤثر است. با این کار حسها و انرژیهای مثبتی را منتقل و دریافت میکنیم که در طول روز با ما میماند. این حس و رفتار را باید نسبت به داشتهها و نداشته هایمان در زندگی هم داشته باشیم.
برای نمونه خودرو شخصی نداریم، درمقابل دغدغه محل پارک، تصادف، دزدی، بیمه، خسارت، کاهش قیمت آن در بازار و خیلی چیزهای دیگر را هم نداریم. یا شاید فرد ثروتمندی نباشیم، درمقابل فرزند بیماری هم نداریم یا اگر داریم آن فرزند فرصت بی نظیری را برای نزدیکی بیشتر ما با خدا و راز و نیاز برایمان فراهم کرده است. به اینها میگویند تفکر مثبت. یادمان باشد «شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند.»
مطالعات نشان میدهد که خنده سبب کاهش استرس، نگرانی و افسردگی میشود. همچنین خلق و خوی فرد را بهتر میکند و عزت نفس بیشتری به او میدهد. ازاین رو همواره حتی اگر مشکل یا ناراحتی داشته باشیم باید سعی کنیم لبخند به لب داشته و شوخ طبع باشیم. یادمان باشد؛ گاهی حتی باید تظاهر به این کار کنیم.
برخی افراد حتی اگر از ما انتقاد کنند، بازهم حرفشان پذیراست. برخی هم تعریف کردن هایشان هم به دل آدم نمیچسبد. تفاوت در همین جاست. افرادی که مثبت و خیرخواهانه درباره دیگران فکر میکنند و حرف میزنند درهمه حال سخنشان حتی اگر تلخ باشد بر دل و جان دیگران مینشیند، ولی افراد بدخواه این طور نیستند.
این اخلاق و رفتار همیشه هم نباید فقط دیگران را دربربگیرد، یعنی کسی که نسبت به خودش مهربان و خیرخواه نیست، نسبت به دیگران هم نمیتواند این گونه باشد. جالب است بدانیم روان شناسان معتقدند حتی یک تغییر کوچک در شیوه حرف زدن ما با خودمان هم میتواند آثار مثبتی روی احساسات، افکار و رفتارمان در شرایط استرس زا داشته باشد.
هرچه شناختمان درباره خودمان بیشتر باشد، درک بهتری از نقاط مثبت و منفی خودمان خواهیم داشت، برای همین کمتر از رفتارهای منفی دیگران ناراحت و دلخور میشویم و راحتتر اشتباههای آنها را میبخشیم. همچنین به آنها حق میدهیم که گاهی در تنگناهای زندگی حتی عامدانه خطا کنند.
باید برای خودمان یک برنامه شخصی و ویژه داشته باشیم و هر روزمان را با حذف انرژیهای منفی از خودمان شروع کنیم. نوع آن هم بستگی به خودمان دارد، برای نمونه: